پنجشنبه ۰۳ اسفند ۹۶ ۰۷:۲۲ ۸۵۴ بازديد
علی اسفندیاری، مردی که بعدها به «نیما یوشیج» معروف شد، در 21 آبانماه سال 1276 مصادف با 11 نوامبر 1897 در یکی از مناطق کوه البرز در منطقهای بهنام یوش، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود . او در 62 سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی مینمود، با شعرهایش تحول بخشد. وی در همان دهکده که متولد شد، خواندن و نوشتن را آموخت . نیما 11ساله بوده که به تهرانکوچ میکند و روبهروی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطهخواهان بوده است؛ در خانهای استیجاری، مجاور مدرسه دارالشفاء مسکنمیگزیند . او ابتدا به دبستان «حیات جاوید» میرود و پس از چندی، به یک مدرسه کاتولیک که آن وقت در تهران به مدرسه سنلویی شهرت داشته، فرستاده میشود . او نخستین شعرش «قصه رنگ پریده» را در 23 سالگی مینویسد. نیما در سال 1298 به استخدام وزارت مالیه درمیآید و دو سال بعد، با گرایش به مبارزه مسلحانه علیه حکومت قاجار، اقدام به تهیه اسلحه میکند. نیما در دی ماه 1301 «افسانه» را میسراید و بخشهایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری «میرزاده عشقی» به چاپ میرساند . وی در 1305 با عالیه جهانگیری ـ خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل ـ ازدواج میکند. در سال 1317 به عضویت در هیات تحریریه مجله موسیقی درمیآید و در کنار «صادق هدایت»، «عبدالحسین نوشین» و «محمدضیاء هشترودی»، به کار مطبوعاتی میپردازد و دو شعر «غراب» و «ققنوس» و مقاله بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» را به چاپ میرساند. در سال 1321 فرزندش شراگیم بهدنیا میآید . این شاعر بزرگ، درحالیکه به علت سرمای شدید یوش، به ذاتالریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در تاریخ 13 دیماه 1338، نیما یوشیج، آغازکننده راهی نو در شعر فارسی، برای همیشه خاموش شد. او را در تهران دفن کردند؛ تا اینکه در سال 1372 طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک سپردند.- ۶۶ ۷۳
- ۱ نظر
عالی بود ممنون